یعنی مثلا من هم یک زنگ تفریحی دارم برای خودم!
همین تعمیرگاه بردن گیتار را می گویم. دیشب رفتم سر بزنم بهش و اوشون به من گفتند که آخر هفته درست می شود.
یا مثلا همین که همینجوری هوس کردم توی لوگو سازی بازی ManicMan شرکت کنم. حالا یکی نیست بگوید بابایت لوگو می زده یا مامانت. ولی خب پر رو بازی یعنی همین دیگر... شما هم یک موقعی خواستید مثلا زنگ تفریح کنید بروید گیتار بخرید و منتظر باشید بشکند. در همین حین که منتظرید بروید توی بازی لوگو سازی منیک من شرکت کنید، بعد که گیتار شکست بروید گیتار را بدهید تعمیر تا هم گیتار داشته باشید هم لوگوی وبلاگ.
امضاء: خزنده ی مفرح
همه ش امتحان داشتم، میخواستم بگم وقت نمیشد!
عب نداره!تو اونجا دیدن ذوق داره برام!عکس ش که نه!
+خلاصه که یکی از آغازین تحولات هنر عکاسی رو از دست دادی!
دارم مرزارو جابجا میکنم!
دیدم مرزت رو! عکاس خوبی هستی. عکاس بهتری می شی. آفرین. در کنار جایزه ی ادیسون، خیز بردار برای پولیتزر
خزنده فردا نمایشگاه جمع میشه!برو عکسمو ببین!ذوق میکنم
لابی اجتماعات مرکزی
الان میگی مهندس؟ روز آخری؟ خب زودتر میگفتی من فردا نمی رم دانشگاه! عکس بگیر بذار وبلاگ ببینم مشعوف بشم
نفرستادی هنوز که.
میفرستم میفرستم... شلوغم. مرسی بابت زحمتی که قراره بکشی!
سلام...
منم از این کارایی که فقط خودم میتونم دلیلشو درک کنم زیاد دارم... تنها چیزیم که این وسط مهمه اینکه انجام دادنش حالمو خوب میکنه ؟اگرکه جوابش آره باشه باقیش مهم نیس انجامش میدم...
پستاتونو خوندم جالب بودن... برعکس شما من زیاد پلنگ صورتیو دوس ندارم!
همیشه شاد و پیروز باشید...
سلام
شما هم نیز! موفق باشی