آرتور کستلر می گوید (این نقل قول را از دوست ِ آرتور کستلر خوانم می کنم و اگر اشتباه گفته باشد به من، گناهش گردن خودش) که مرز بین حکومت و مردم را تکنولوژی تعیین می کند. هر چقدر تکنولوژی خاص (همان های تک خودمان) گسترده تر باشد، دست مردم کمتر به یقه ی حکومتش می رسد... خب با قبول این ادعا، می توان گفت که من و تو الان هیچ چیزی از پشت پرده ی حکومت ها (در سرتاسر دنیا) و معادلات سیاسی کلان نمی دانیم، و موضوعی هم که به این پشت پرده مربوط باشد را نیز ایضا... پس من هیچ چیز از فعالیت های رایج در زمینه ی حفظ محیط زیست نمی دانم، چون پول هایش یک دو جین صفر جلویش دارد، و تصمیم گیری هایش هم پشت در های بسته صورت می گیرد. بان کی مون دست دیکاپریو را می گیرد و او را سفیر محیط زیست می کند، و اتحادیه ی اروپا به ایران هزار میلیاردی پول می دهد تا شر CFC ها را از سر کره ی زمین باز کند. من از هیچ کدام از این فعالیت ها خبر ندارم، تا اینکه پولم از پارو بالا برود، قدرت سیاسی پیدا کنم، و وارد جهان سیاستمداران دیوانه بشوم.
برای همین الان نمی دانم که وضعیت کره ی زمین تا چه حد بحرانی است، و به طور خاص، وضعیت کشور خودمان. همچنین نمی دانم چقدر نیرو و انرژی صرف بهبود وضعیت می شود. و نمی دانم هم که چه راهکارهایی برای مقابله با خطرات وجود دارد. اما ایکاش می دانستم. ایکاش همه مان می دانستیم... وقتی جمله ای از یکی از همان سیاستمداران که دستی در اینفو و تصمیمات کلان دارد در مورد وضعیت محیط زیست می شنوم، یک شوک بزرگ بهم وارد می شود. شاید خیلی هامان ندانیم که با معیار های استاندارد، الان بیشتر از 15 سال است که ما در ایران خشکسالی داریم. و با این وضعیت تا بیست سال دیگر، 17 استان کشور غیر قابل سکونت خواهند شد. شاید خیلی هامان ندانیم که بودجه ی سازمان محیط زیست کشورمان در حد سکه سیاه ِ ته ِ جیب دولت و مجلس هست، و دائم کمتر می شود. شاید خیلی هامان حواسمان به این نباشد که دریاچه ی ارومیه خشک شد، و ما به سادگی ِ چند روز جوک گفتن و چند هفته تاسف خوردن از کنارش گذشتیم. نمی دانم غیرت را چطور می توان برای مردمی که بعد از این فاجعه و ده ها فاجعه ی دیگر یقه ی حکومتش را به همین سادگی رها کرد تعریف می شود. ایکاش می دانستیم با چه سرعتی داریم گور خودمان را می کنیم، بلکه بخاطر خودخواهی مان هم که شده فکر به حال این وضعیت بکنیم.
من نمی دانم چطور می شود با اصلاح سبک زندگی، کمکی به این وضعیت کرد. نمی دانم سهم مردم در این خرابی چقدر است. شاید هر از گاهی آرزوهای بزرگ در سر بپرورانیم که روزی روزگاری وقتی جیبمان پر پول و پرستیژ شد، دستی در کمک داشته باشیم، و شاید هم بعضی وقت ها به فکر مصرف آب و ماشین های تک سرنشینمان بی افتیم و وجدانمان راه نفس را ببندد. من هیچ چیز از هیچ کدام از اینها نمی دانم و نمی دانم هم کدام یک از شما ها چیزی می دانید. ولی امیدوارم کسانی که "اگر بدانند، کاری خواهند کرد"، زودتر بدانند!
پ.ن. امروز بالاخره بر نفس اماره غلبه کردم و استارت استفاده از One Note را زدم. خیلی راحت می توانید جایگزین جزوه ها و یادداشت های کاغذی تان بکنیدش.
پ.ن.2. مستند HOME را ببینید
امضاء: خزنده ی زمینی
One Note واسه اندروید؟
نه برای همون ویندوز. توی لپ تاپ کارامو می کنم
آرتور کستلر چه حرف عمیقی زده ...
تا حالا اینطوری بهش نگاه نکرده بودم ...
آرتور کستلر آدم خفنیه
مستند Home رو به من توصیه کردی بس نبود؟
انسان خودخواه
یکم انسان باش. درست باش. معقول باش