بی واژه های قلم یک خزنده
بی واژه های قلم یک خزنده

بی واژه های قلم یک خزنده

https://t.me/limbolurker

روز 250: یک بار دیگر...!

انگیزه ی "نقطه ی شروع" در بیشتر مواقع استارت کار است. خط زدن یک نوشته، برای شروع نوشته ی بهتر به درد نمی خورد. یا باید کامل و تمیز پاکش کنی، یا ورق را به سبک نویسندگان لوس فیلم ها پاره و مچاله کنی و بیاندازی توی سطل آشغال. همان داستان معروف "از شنبه شروع می کنم" ! من هم یکی از این نقطه های شروع گیر آورده ام. خوبش را هم گیر آورده ام... کارشناسی که تمام شد، کنکور را هم دادم. نتایج هم آمد. انتخاب رشته هم کردم. فردا ساعت هفت صبح می رویم شمال و یکشنبه بر می گردم تا بعد از یک غسل تعمید مفصل سه روزه، فاز جدید کارهایم را شروع کنم.


البته من همین الانش هم به خیلی از کارهایم می پردازم. مشکلم چند فروند دوست بی حال و بی بخار است که متاسفانه برای یکی دو تا کار گیرشان افتاده ام و هر روز هم به شان تشر می زنم می گویند:"حالا فعلا استراحته." یاد ایگنشس "اتحادیه ی ابلهان" می افتم و می دانم که نفرتم از این کارکتر، بخاطر همین است که با نمونه ی زنده اش هر روز سر و کار دارم!


به هر حال، از تمام این غر زدن ها بگذریم، امیدوارم یکشنبه همان نقطه ی شروعی باشد که نیاز دارم. چون دیگر کم کم دارد دیر می شود.



امضاء: خزنده ی آغازگر  

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد