بی واژه های قلم یک خزنده
بی واژه های قلم یک خزنده

بی واژه های قلم یک خزنده

https://t.me/limbolurker

تعارف 81: شوالیه‏ ی ناموجود- ایتالو کالوینو

" تنها یک نفر میان همه، یعنی آژیلوف از این آسایش محروم بود. او درون زره سفیدش که از همه طرف با ورقه های فولادی پوشیده شده بود، زیر چادرش که منظم ترین و راحت ترین چادر ها در اردوگاه مسیحیان به شمار می آمد، در حالیکه سعی می کرد به حالت درازکش بماند، به فکر فرو رفته بود: نه از آن افکار رویایی و کاهلانه ی کسی که اسیر خواب است، بلکه استدلال هایی همیشه مشخص و سخت گیرانه..."


 
سومین کتاب از سه گانه ی "نیاکان ما" ی ایتالو کالوینو، شوالیه ی ناموجود، داستان یک زره است! و شوالیه ای که آن را پوشیده اما وجود ندارد. وزن ندارد، گرسنه و تشنه نمی شود، خسته نمی شود، اشتباه نمی کند و همه ی کارها را با دقت تمام انجام می دهد، منظم و مقرراتی است، احساسی هم ندارد. آژیلوف، همان شوالیه ی ناموجود خودمان، به عنوان یک شوالیه امتیاز بزرگی برای هر ارتشی به حساب می آید؛ اما در مورد زندگی شخصی خودش... شاید بهتر باشد بگویم او زندگی شخصی ای ندارد.

چه موقعیت آشنایی... مگر نه؟ تا بحال احساسش نکرده ایم؟ وقتی که ما با کار و محیط زندگی مان این همان شده ایم، و اگر زره را در بیاوریم، دیگر چیزی ازمان باقی نمی ماند. و آن زره نیست که ویژه است، چون وقتی آژیلوف آن را در آورد و غیب شد، رنبو به تنش کرد و شد شوالیه آژیلوف جدید! با همان مهارت ها و دلاوری ها، اما با یک آدم واقعی توی زره. کتاب شوالیه ی ناموجودپر از شوخی های خوشمزه با خیلی از هویت های نامتعادل است. از یک طرف آژیلوفی که وجودش فقط و فقط به باکرگی یک زن بستگی دارد، چون نشان شوالیه را بخاطر نجات جان و عفت آن زن دریافت کرده، برادمانت که یک پایش صومعه است و پای دیگرش در چمنزارها و به دنبال خوشگذرانی، اعضای شوالیه ای گراآل با آن زندگی مضحکشان که حداقل برای ما شرقی ها خیلی معنا دارد! و از همه جالب تر شخصیت گوردولو. در واقع من که فکر نمی کنم فقط آژیلوف در تصویر این قاب ترسیم شده باشد. همه این وسط یک چیزی شان می شود!

حالا که سه تا کتاب این سه گانه ی معروف را خوانده ام، شاید بد نباشد یک نظر پراکنی ای حول ماجرا بکنیم. نکته ی اول اینکه تاریخ انتشار کتابها بالاخره مشخص است، اما ترتیبی در خود داستان وجود ندارد. یکی از دوستان اصرار دارد که سیر پیشرفت روح و شکل گیری هویت را در ترتیب ِ "1. شوالیه ناموجود 2. ویکنت دو نیم شده 3. بارُن درخت نشین" ببیند. همچین نامربوط هم نمی گوید. بارُن در واقع آن آدم حسابی ِ این سه تا داستان است! کسی که نماد تعادل است. برعکس ویکنت و شوالیه، مخصوصا ویکنت که کلا داستان بر عدم تعادل این بشر بنا شده. اما باز هم می توان به ترتیب دیگری کتاب ها را خواند و ازشان لذت برد، چطور که من دقیقا برعکس نظر دوستم، کتاب ها را خواندم.  سه گانه ی "نیاکان ما" داستان هویت انسانی است. هر کدام از کتاب ها به یک شکل به این موضوع پرداخته، و شاید چندان هم همپوشانی نداشته باشد. در نهایت هر چه که هست، قلم بی نظیر کالوینو جدای از همه ی مفاهیم نهفته در داستان هایش، خواندنی ست.
 

نظرات 4 + ارسال نظر
عبدالرحیم یکشنبه 28 آبان 1402 ساعت 16:00

خیلی رمان فوق العاده ای بود با طیف های گسترده ای از جوامع انسانی آژیلوف گردو لو و رنبو و ......هر کدام نماینده گروهی از انسانها همراه با ضعفها و قوتهایشان خیلی از قلم این نویسنده لذت بردم

یوسف یکشنبه 21 تیر 1394 ساعت 16:53 http://singinginthewind.blogsky.com/

این برعکس خوندن هم جالبه، یادمه یه دورانی مجله که می خریدم از آخر به اول می خوندم

والا من ناخودآگاه خوندم! و اثباتی شد بر اینکه این سه تا کتاب هیچ ترتیبی ندارن

مهران یکشنبه 21 تیر 1394 ساعت 04:54 http://mehrannajafi.blogsky.com/

من اصلا نمی تونم با کالوینو ارتباط برقرار کنم. اون "اگر شبی در شب های زمستان..." رو هم با کلی بدبختی و دری وری هایی که نثار اعضای اوناث آن نویسنده ی شهیر کردم، به پایان رسوندم، نمی دونی چقدر سخت گذشت دورانی که اون کتاب رو می خوندم

خب اونو باید یه جورایی فاکتور گرفت! نه بخاطر ضعفش، بخاطر تفاوتش با بقیه ی کارا.

شراره یکشنبه 21 تیر 1394 ساعت 04:26

بامداد نیک!
موقعیت این زره ی جور ناجوری عاشناس!
هرروز با این موقعیت همه مواجهیم!
مممممم...امزاع: خزنده زره پوش!
ها یادم نبود تعارف امزاع نداره!

شامگاه خوش!
نداره امضا. نداره!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد