بی واژه های قلم یک خزنده
بی واژه های قلم یک خزنده

بی واژه های قلم یک خزنده

https://t.me/limbolurker

روز 353: و بدین شکل ماشین بر انسان غلبه کرد

من آخر نفهمیدم این مهندس های رباتیک می خواهند ماشین هایی بسازند شبیه به انسان یا قدرتمند تر از آنها؟ خب با این چیزهایی که من می بینم اینها می خواهند یک موجود ما فوق قدرت بسازند که مطابق با تکنوفوبیای همیشگی انسان، یک روزی هم واقعا تبدیل به قدرت اول کره ی زمین خواهد شد. آخر می دانید چرا؟


چند ماهی می شود که دختر همسایه مان (ویانا، که ما صدایش می کنیم Vivz) یک روز در میان می آید توی خانه ی ما ول می گردد. هنوز 10 ماهش هم نشده. چهارتا دندان در آورده، چهاردست و پا می رود و یک جورهایی از دیوار راست هم بالا می رود. بعد نگاه این موجود جالب که می کنی قشنگ می توانی سیر تکامل سیستم عصبی و به قول مهندسی پزشکی ها، موتور فانکشنالیتی اش را ببینی! الان دارد توی این نمی دونمم چی چی ها که بچه را می گذارند تویش و زیرش چرخ دارد، برای خودش اینطرف و آنطرف می رود. اولها که کاملا رندوم به یک سمتی می رفت و تق!!! می خورد به در و دیوار. الان کم کم دارد یاد می گیرد جهت را چطوری کنترل کند. وقتی می خواهد بیاید سمتت، یک خط کوتاه را ده بار می چرخد دور خودش ولی بالاخره به مقصد می رسد. ولی هنوز پاهایش توی هوا ول هست. البته بگویم، این ویوز قدرت دست فوق العاده ای دارد! یعنی الان خیلی راحت یک صندلی چهارپایه ی سایز کودک را یک دستی بلند می کند و با یک حرکت یک ضرب می برد بالای سرش. ولی پاهایش هنوز قدرت پیدا نکرده.


بعد ما از ربات ها انتظار داریم با زدن دکمه ی استارت، قشنگ مثل یک انسان راه برود، مثل یوسین بولت بدود، مثل خاویر سوتومایور بپرد، مثل لیونل مسی تعادلش را حفظ کند، مثل رضازاده هم وزنه بزند. خب اگر زمانی این اتفاق بیافتد که خاک بر سر بشر خواهد شد که. ما از زمان تولدمان حداقل 15-16 سال طول می کشد که به اوج آمادگی مان نزدیک بشویم. بعد ربات ها اگر توی سه چهار هفته این مسیر را طی کنند، دیگر خودتان do the math...



تازگی ها رشته ی ماشین لرنینگ دارد غوغایی می کند ها! یک ربات را می سازند با هوش مصنوعی بر پایه ی ماشین لرنینگ. فقط "بلند شدن" را یادش می دهند. بعد می گذارندش توی یک اتاق در را هم می بندند اصلا. این برای خودش راه می خواهد برود و زارتی می افتد. سیگنال "خطا" را دریافت می کند و حرکتی که منجر به افتادنش شده را abandon می کند. بعد از یک هفته از میان میلیون ها مدل حرکت، فقط آنهایی را انجام می دهد که باعث افتادنش نمی شود. بدین شکل ربات ما بدون کمک ما، تاتی تاتی کردن را یاد می گیرد، و برای خودش مردی می شود. اگر می خواهید از شر این موجودات خطرناک خلاص شوید، همین الان یک بلیط بگیرید برای مریخ تا دیر نشده.


پ.ن. چند وقت پیش با دوستان یک جایی نشسته بودیم گفتگو و بگو بخند و چایی و قهوه خوردن. یکی مان برداشت اسپرسوی آن یکی را خورد گفت: من خوابم میاد بذار اسپرسو بخورم، تو فرانسه سفارش بده. اینجا بود که ما بحثمان شد سر این موضوع که:" قاعدتا یک انسان وقتی خوابش می آید می رود عین بچه آدم می گیرد می خوابد!" صاحب کافه هم گفت:" تا یکی دو سال پیش دختر من که گرسنه ش می شد گریه می کرد جای اینکه بره غذا بخوره!"  بعد همانجا بود که این سوال اساسی برایمان پیش آمد که:"وقتی بچه ی آدم نمی فهمد با حس خواب، باید برود بخوابد و با حس گرسنگی، باید غذا بخورد، چه انتظاری از این ربات های فلک زده داریم که وقتی بلایی سرش آمد sense کند و تازه یک حرکتی در راستای رفع مشکل هم بزند!"

پ.ن.2. پی نوشت انقدر بلند دیده بودید؟ دلیلش این بود که اصلا می خواستم همین را بنویسم که پست را شروع کردم. امان از این آلزایمر

امضاء:‌خزنده ی تکنوفوبیک

نظرات 4 + ارسال نظر
نیمه سیب سقراطی دوشنبه 27 مهر 1394 ساعت 22:18 http://www.1ta414.blog.ir

من یه آقای 35 الی 40 ساله رو میشناختم که گشنه ش میشد یهو با مردم دعوا میکرد خودش میگفت ! جدی هااااا ! خانومشم تایید میکرد !!!

خدا رحم ما بکنه!

میله بدون پرچم شنبه 25 مهر 1394 ساعت 17:36

سلام
پست روشنگرانه‌ای بود در باب ربات. مرسی. بعد از تحقق رویاهای ژول‌ورن نوبت تحقق رویاهای آسیموف هم دارد کم‌کم می رسد.
و اما موضوع بی‌ربطی که می‌خواستم اشاره کنم این بود: چند روز قبل یکی از دوستان داشت در مورد اسامی عجیب‌غریب همکلاسان فرزندش در کلاس موسیقی حرف می‌زد، اسامی دخترانه تک... یکیش همین ویانا بود! هر اسمی فقط چندصباحی تک می‌ماند!

علیکم السلام میله ی بزرگوار

بله... آسیاب به نوبت، الان دور، دور عمو آسیموفه.
اسم هم داستانی داره! شاید یکی از سختی های بچه دار شدن اصلا همین انتخاب اسم باشه!

فرانچسکا چهارشنبه 22 مهر 1394 ساعت 20:47

سلاااام خزنده جان.
اون که بچه رو میشونن توش رورواک میباشد.
فکر اینکه یک روز ربات ها از ما قویتر میشن ترسناکه ولی فکر نمی کنم خیلی اون روز دور باشه.
از دانشگاه چه خبر؟ خوش میگذره؟

آره اسمش یادم نمی اومد :دی... آلزایمر امونمو بریده مادر

+ سلااااام فرانچسکای عزیز! خوبه . همه چیز عالیه. دانشگاه خوبه. منم خوبم. عالی!

وحید چهارشنبه 22 مهر 1394 ساعت 13:27 http://openlife.blogsky.com/

من این ترس از تکنولوژی را نمی‌توانم درک کنم. به نظر من رُبات‌ها هر چقدر هم هوشمند و قوی شوند باز هم خطرناک نیستند. همانطور که خود انسان دکمه استارتش را زده می‌تواند دکمه استاپش را هم بزند.
در ضمن اون چیز چرخ داری که پچه را توش می‌نشانند روروئک است، البته اگه املائش را درست نوشته باشم. همچنین خوشحال میشم منت سر بنده بگذارید و به وبلاگم هم سری بزنید.

خب دکمه ی استارت و استاپ یکم کم لطفیه یه تکنولوژی! به این سادگی ها هم نیست متاسفانه. یه مثال ساده ش اینترنت. شما اگه مشکلی با اینترنت داشته باشی نمی تونی قطعش کنی یهو. کل زندگی مختل می شه در یک ثانیه

البته این تسل ربات ها به انسان هم اونجوریا جدی نیست و فقط تخمه شکستن محافل علمیه! ولی خب... به این سادگی ها که شما می گی هم نیست

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد