بی واژه های قلم یک خزنده
بی واژه های قلم یک خزنده

بی واژه های قلم یک خزنده

https://t.me/limbolurker

تعارف ۹۶: No Leaf Clover

از آخرین پست تعارف، تقریبا ۳ سال می گذرد... این ۳ سال داستانها پشتش دارد، داستان منی که مثل دستگاه کاغذ خورد کن کتابها را فرو می دادم و از آنطرف افاضات در می کردم. سعی داشتم خودم را رشد بدهم و زاویه نگاه رنگارنگی در قبال «هنر» اتخاذ کنم. شوپن را می نوشیدم و با فکر به توصیف های مناسب فراز و فرودهای موسیقی، خیره به دیوار لبخند می زدم. از آن زمان، بله، زمان کمتری به خلوت کردن با هنر و ادبیات اختصاص داده ام، ولی نه آنقدر که حتی یک تعارف هم نداشته باشم. در همین سه سال حداقل ۱۰ تا کتاب خوانده ام، یا با ۱۰۰ تا موسیقی کشف نشده روبرو شده ام که جایشان در یکی از پست های وبلاگ باشد، ولی مساله ی اصلی، بسته شدن دریچه ی حوصله ی اینجانب در «بودن» چیزیست که یک زمانی شیرین و دلنشین بود، و هنوز هم خاطراتش شیرین هست، اما احساس می کنم از وقتش گذشته... شاید ۳ سال دیگر این نوار غلتک دوباره به حرکت بیافتد.

امشب اما به دلایل پیچ واپیچی، دلم حوس ۱۰۰ بار گوش کردن No Leaf Clover متالیکا را کرد. آثار هنری را «کمیاب» بودن زیبا تر و نجیب تر می کند. تلفیق ابهت و عمق صوت ارکستر سمفونی، و یاغی گری گیتار الکتریک، بر روی دوش چند جمله که تا مغز استخوان آدم را سوراخ می کند... این چیزیست که از آن ۶ دقیقه ی لعنتی کنسرت M&Mمتالیکا برای تمام خوره های طرفدارش به یادگار مانده. قطعات قبل و بعدش را هم گوش کرده ایم، و همه اتفاق نظر داریم که شبدر بی برگ، یک شبدر چهاربرگ تکرار نشدنی ست.

لینک تلگرام: https://t.me/limbolurker

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد