بی واژه های قلم یک خزنده
بی واژه های قلم یک خزنده

بی واژه های قلم یک خزنده

https://t.me/limbolurker

تعارف 79: ویکنت دو نیم شده- ایتالو کالوینو

"...روزها به این ترتیب در ترالبا سپری می شد. احساساتمان بی رنگ و عاری از شور و شوق می شد، چون حس می کردیم میان فضیلت و فسادی به یک اندازه غیر انسانی گیر کرده ایم"


 
ادامه مطلب ...

تعارف 78: سرگذشت آقای زومر - پاتریک زوسکینت

" ... می شود به راحتی ادعا کرد که آن وقتها آقای زومر مشهورترین شخصیت در تمام ناحیه بود. در شعاع شصت و پنج کیلومتری دریاچه، مردی یا زنی یا کودکی - بله، حتی سگی- پیدا نمی شد که آقای زومر را نشناسد، چون آقای زومر مدام در حال حرکت بود. از کله ی سحر تا آخرهای شب، آقای زومر توی دشت و جنگل راه می رفت. روزی نبود که با راه رفتن آقای زومر سپری نشود. برف می آمد یا تگرگ، باد می آمد یا باران سیل آسا، آفتاب سوزان بود یا طوفان قریب الوقوع- آقای زومر راه می رفت."




 
ادامه مطلب ...

تعارف 77: اپرای شناور - جان بارت

"در نبود مطلق مفاهیم مطلق، ارزش هایی کمتر از ارزش های مطلق را به هیچ وجه نباید کم ارزش تر از ارزش های مطلق محسوب کرد و حتی زندگی کردن با آنها هم مسخره تر از زندگی با ارزش های مطلق نیست..."



 
ادامه مطلب ...

تعارف 76: Ballade, Sonata and nocturne- Fredric Chopin

در راستای پست آخر، اگر این قطعه ها را هم معرفی نمی کردم توی گلویم گیر می کرد! قطعه هایی که چیزی ورای آوا و اصوات هستند...


اگر پیانیست پولانسکی را دیده باشید، با ballade شماره 1 شوپن آشنایی دارید. همانجایی که اشپیلمن به دستور یک افسر نازی پشت پیانو می نشیند و این قطعه را (البته ناقص) اجرا می کند. این قطعه (به همراه ناکترنی که پایین معرفی می کنم) به نظر من یکی از مرموز ترین قطعه های شوپن است. تغییرات ناگهانی تمپو، ریتم و ملودی و مدولاسیون های بی هوا مثل یک هوای ابری ِ در هم و برهم می ماند که می بارد و می غرد و ناگهان آفتابی می شود و باز طوفان آغاز می کند... هر چیزی که باشد، تلاش من برای توصیفش بیهوده است چون در منحصر به فرد ترین کلمات هم نمی گنجد، چه برسد به زبان الکن من.


Ballade No.1 in G minor


این هم ناکترن دوست داشتنی من! البته جدا از ناکترن شماره ی 20 و Op.9.No.1. این ناکترن هیچ چیزی از یک دیالوگ پر از پستی و بلندی کم ندارد؛ جمله بندی های فوق العاده و رنگ آمیزی باور نکردنی قطعه... یک تنظیم فوق العاده اش را آهنگساز بازی World of Warcraft کار کرده. اگر گیرش آوردید برای من هم بفرستید! ممنون


Nocturne Op.27 No.1


این سونات شوپن، معروف به مارش عزا است. داستانی برای تنظیم این قطعه تعریف می کنند که بیشتر شبیه به یک افسانه است... آن را کاری ندارم، ولی اتفاق جالبی که افتاد و معروف هم شد، اجرای این مارش عزا، در مراسم خاکسپاری خود جناب فردریک شوپن در گورستان پر لاشز بود


Piano sonata No.2 Mov.3: Funeral march


تعارف 75: Preludes op.28 no.4 & 6 & 15 - Fredric Chopin

پارتیتور را نگاه می کند. آکورد اول، آخر، یکی از انتقال های 1-4-6 معروف را نشانم می دهد، فاصله ی پنجم را در می آورد، برگه را با اعتماد به نفس هولمز وار می گذارد روی میز و می گوید:" گامش می ماینوره."

من هم با همان سردرگمی همیشگی به تفسیرهای تخصصی موسیقی اش گوش می دهم و سر تکان می دهم. همان 10٪ ی هم که می فهمم برای حفظ آبرویم کافیست!

بهش می گویم:"پرلود های شوپن حرف نداره. مخصوصا شماره ی 4 ش."

- شماره 6 رو چرا نمی گی؟

- raindrop ش رو چرا نمی گی؟!

- کدوم؟


عین دیوانه ها ملودی پرلود raindrop را دام دارام می زنم تا بفهمد کدام را می گویم... و همراهش یاد هزاران خاطره ای می افتم که پرلود ها، ناکترن ها، اتود ها، مازورکاها، والس ها و سونات های شوپن ردپایی رویشان دارد.





Preludes Op.28


No.4

No.6

No.15 (Raindrop)